سلام گل ماماني.اين هفته اي كه گذشت خيلي خاص بود.كلي حرف واست دارم.اخه تولد بابايي 25 رديبهشت بود.منم وسايلمو جمع كردم واز اول هفته رفتيم خونه اون يكي ماماني.ميخواستم جشنو اونجا بگيرم ....جات حسابي خالي بود پيش دكتر هم رفتم.ميخواستم تاريخ تولدت با بابايي يكي بشه كه نشد و دكتر كلي دعوام كرد.اول تاريخو واسه 8 خرداد مشخص كرد ولي باز ديشب كه رفتم 2 خرداد تاريخ داد.....دلم واسه ديدنت پر ميزنه دختررررررررررم.منو بابايي عاشقتيم.
اخرين حرف بي تصوير
-
الهه مامان آرتیندوشنبه 30 اردیبهشت 1392 - 18:54
-
مامان بهنودسه شنبه 31 اردیبهشت 1392 - 10:15
-
مامان ایدا نفسسه شنبه 31 اردیبهشت 1392 - 22:09
-
مامان امیرمحمدسه شنبه 31 اردیبهشت 1392 - 22:46
-
مامان ایدا نفسپنجشنبه 2 خرداد 1392 - 21:34
-
مامان بهنودپنجشنبه 2 خرداد 1392 - 23:48
-
maman goliجمعه 3 خرداد 1392 - 10:36
-
مامان امیرمحمدشنبه 11 خرداد 1392 - 17:07